تعداد بازدید :
تاریخ : شنبه 92/7/13
داشت رو زمین با انگشت چیزی می نوشت
رفتن جلو دیدن چندین متر صدها بار نوشته
حسیـــن......حسیـــن....حســـین......
طوریکه انگشتش زخم شده !
ازش پرسیدن:حاجی چکار میکنی ؟؟
گفت:
چون میسر نیست من را کام او ....... عشق بازی میکنم با نام او ......
ارسال توسط بنده
آخرین مطالب